یه مروارید دیگه
پسر قشنگم پسر نازم آرین مامان ، این روزها شما بدجوری ناآرومی . همش هم به خاطر درد دندونته ؛ شبها تا صبح چند بار بیدار میشی . من و بابایی عاشقونه میایم بالا سرت و نوازشت میکنیم اخه شما یه دونه گل پسر من و باباتی . دیگه این روزها همه چی میتونی بخوری با دندونهای خوشگلت . خیلی هم بامزه غذا میخوری ادم میخواد غش کنه واست . پسرکم تو خیلی خیلی مهربونی حتی وقتهایی که بیقراری و درد داری ، همیشه داری میخندی و خنده از رو لبات نمیره . مهربون من با تو زندگی خیلی خوبه . تو یه فرشته ای که خدا تورو به ما امانت داده قول میدم از فرشتش خوب مراقبت کنم . با تمام وجودم میپرستمت ا...
نویسنده :
مهرنوش
15:00